آرنیکاآرنیکا، تا این لحظه: 12 سال و 2 روز سن داره

آرنیکا تمام نا تمام من

واکسن 18 ماهگی

1392/8/21 14:56
نویسنده : مامان مریم
298 بازدید
اشتراک گذاری

واکسن ١٨ ماهگی ارنیکای عزیز رو با تاخیر روز شنبه زدیم.شنبه صبح بعداز اینکه به آرنیکا صبحانهاش رو دادم با هم رفتیم مرکز بهداشت .بابا پیام نتونست مرخصی بگبر برای اولین بار تنها رفتیم .واکسن جوجه نازم رو توی دستاش زدن  و بعدش رفتیم داروخانه و براش قطره استامینفون گرفتم البته شیاف تو خونه داشتم بعد رفتیم کمی خرید کردیم اومدیم خونه قطره رو دادم اصلا هم درد نداشتی و بازی می کردی .مرجان هم چون می دونست واکسن داری و من تنها هستم اومد پیشمون .اما  از ٣ ساعت بعد دردهات شروع شد  شروع به تب کردی و گریه می کردی -مرجان عزیز می دونم وب آرنیکا رو می خونی می خوام همینجا ازت تشکر کنم که کلی با آرنیکا بازی می کردی و سعی می کردی حواسش رو پرت کنی  ممنون که توی این مرحله از زندگیمون با ما بودی و تشکر واسه اون موقع هایی که حامله بودم باهام میامدی دکتر و وقتی آرنی بدنیا اومد همیشه می اومدی خونمون کمکم می کردی قلب-بعداز ظهر با شیاف کمی آرومتر شدی و خوابیدی و مامانی زینب اومد شب پیشمون بود و صبح وقتی خیالش راحت شد از اینکه تبت کمتر شده  رفت  روز دوم هم تب داشتی وبی حال و البته کم اشتها .به جز شیر تقریبا غذا نمی خورردی اما شب دیگه سر حال تر شده بودی روز سوم هم صبح زود بیدار شدی تو ماشین هم تا خونه مامانی بیدار بودی و گذاشتیمت خونه مامانی و بعد بابایی من رو برد دانشگاه و خودش هم رفت سرکار .تو دانشگاه همش نگرانت بودم و هرچی زنگ می زدم خونه جواب نمی دادن همش فکر می کردم نکنه دوباره تب کردی اما شما با مامانی رفته بودی خونه دایی علی چون روز تاسو عا حلیم درست می کنن و اونجا بازی می کردی و خلاصه وقتی اومدم خونه دایی علی اصلا تحویلم نمی گرفتی و بازی می کردی ولی وقتی خوابت گرفت اومدی بغلم .واین پایان استرس های واکسنی بود تا قبل از مدسه رفتن .

پسندها (1)

نظرات (0)