چییییییییییییییی با من بودی؟؟؟؟؟؟؟؟؟
بدون عنوان
سرماخوردگی دخترم
نازنینم دخترم فرشته الهی متاسفانه شما سرماخوردین والبته از ٢ روز قبل اسهال داشتین. نمی دونی چه میکشم وقتی اشکهای قشنگت وخس خس سینه و قرمزی بینی کوچولوت رو میبینم. حالا می فهمم تا ما بزرگ بشیم چقدر مامان وبابامون سختی کشیدن .الهی من فدات بشم از خدا میخوام هرچه زودتر این روزها بگذرند .دلم میخواد زودتر سرحال بشی و با صدای خندهات من و بابا پیامت هم بخندونی.
نویسنده :
مامان مریم
21:55
وقایع 6ماهگی
دختر نازم عمرم. جانم .از این روزها باید بگم که سرمون حسابی شلوغ بوده بیشتر روزها مهمانی دعوت بودیم راستی هفته پیش هم که جشن تولد دختر همکارم دعوت بودیم وشما چقدر گریه کردی و اصلا از سر وصدا خوشت نمیاد ولی آخراش که دیگه صداها کمتر شد شماتازه میخندیدی و یه عالمه دوست پیدا کردی شنبه هم که واکسن 6 ماهگی ات روزدی و طبق معمول آقای پدر شما رو گرفت ومن که طاقت دیدن نداشتم شما رو به بابایی سپردم از دور صدای نازت رو میشنیدم البته اونجا زیاد بی تابی نکردی ولی الهی بمیرم که همه اش تب داشتی ومجبور بودم شیاف برات استفاد ه کنم و پاهات رو تا 3 روز اصلا روی زمین نمی گذاشتی حتی وقتی خوابت می برد .آخ مامانی نمی دونی...
نویسنده :
مامان مریم
20:33
داشتم فکر می کردم فقط 2 روز دیگه مونده به واکسن 6 ماهگیم آخه یعنی چی!!!
واییییییییییییییییییی خدای من
آرنیکا و بچه ها
بدون عنوان
دخترم دنیا محل گذره کسی تو دستاش ولی نمی بره دخترم زندگی شیرینه ولی حیف که مثل باد میاد می گذره دخترم توراحت جون منی گرمی رگ های بی خون منی دخترم هستی بابا دست توست تو همه هستی و ایمونه منی دخترم چشماتو باز کن ببینی این که باتو حرفا داره پدره تو به من امید زندگی می دی عمر جاوید همیشگی می دی رو لبتو گل خنده باز می شه دلم از هرچی غمه جدا می شه اگه یک روز بابا تورو نبینه گل بوسه از لب تو نچینه نمی دونی چه عذابی می کشه اگه اون روز کنار تو نشییه دخترم چشماتو باز ک...
نویسنده :
مامان مریم
14:03
بدون عنوان
یه چیکه شادی یه مشت ستاره یه دل که هیچوقت آروم نداره ما با همینا خوشبخت و شادیم ما حک شدیم تو برگای تقویم ما با همینا خوشبخت و شادیم بخند آرنیکا فردا توراهه حلقه ایی از نور تو دست ماهه بخند آرنیکا شب قرق رازه پنجره های خوشبختی بازه می خوام تو چشمات اشکی نلغزه جوری بیام که برگی نلرزه بزار که قلبم پیشت بمونه تا دنیا شکل رویاهامونه به فکر اینم که غم بمیره چیزی نگم که دلت بگیره با تو روو ابرا قدم گذاشتم من آرزویی جز تو نداشتم....... ...
نویسنده :
مامان مریم
19:37